هوش مصنوعی:
این متن به توصیف حالات عرفانی و شوریدگی ناشی از عشق الهی و مستی معنوی میپردازد. شاعر از حالات وجد و سماع، درد عشق، و تسلیم در برابر ساقی (نماد پیر یا معشوق الهی) سخن میگوید و تأکید میکند که هر چه باشد، خواه درد یا شادی، آن را با جان و دل میپذیرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و پیچیدهای است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم تصوف نیاز دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مستی و بادهنوشی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۰۱
ما حلقه به گوش می فروشیم
ما مست و خراب و باده نوشیم
ز اسرار الست در سماعیم
وز جام بلاش در خروشیم
هر دم به هوای آتش دل
چون بحر به خویشتن بجوشیم
یک جرعه ز دُرد درد عشقش
والله اگر به جان فروشیم
می نوش تو پند و باده می نوش
ز آن ساغر و خم که ما سبوشیم
گر دُرد دهد به ما و گر صاف
شادی روان او بنوشیم
سید چو نگار ساقی ماست
شاید که به می خوری بکوشیم
ما مست و خراب و باده نوشیم
ز اسرار الست در سماعیم
وز جام بلاش در خروشیم
هر دم به هوای آتش دل
چون بحر به خویشتن بجوشیم
یک جرعه ز دُرد درد عشقش
والله اگر به جان فروشیم
می نوش تو پند و باده می نوش
ز آن ساغر و خم که ما سبوشیم
گر دُرد دهد به ما و گر صاف
شادی روان او بنوشیم
سید چو نگار ساقی ماست
شاید که به می خوری بکوشیم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.