هوش مصنوعی: این متن بیانگر غرور و خودآگاهی شاعر به عنوان مرشد عشاق و ساقی میخانهٔ جان است. او خود را عالم‌تر و برتر از دیگران می‌داند و ادعا می‌کند که در آینهٔ خویش به خود می‌نگرد. شاعر از عشق و مستی سخن می‌گوید و خود را سید رندان می‌خواند.
رده سنی: 18+ متن حاوی مفاهیم عرفانی و پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۰۳

ما مرشد عشاق خرابات جهانیم
ساقی سراپردهٔ میخانهٔ جانیم

تو از همدانی ولیکن همه دان نه
از ما شنو ای دوست که سر همه دانیم

تو عالم یک حرفی ما عالم عالم
تو میر صدی باشی و ما شاه جهانیم

هر کس به جمال و رخ خوبی نگرانند
در آینهٔ خویش به خود ما نگرانیم

از ما به همه عمر یکی مور نرنجید
تا بود بر این بوده و تا هست برآنیم

هر یار که بینیم که او قابل عشقست
حسنی بنمائیم و دلش را بستانیم

رندان سراپردهٔ ما عاشق و مستند
ما سید رندان سراپرده از آنیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.