هوش مصنوعی:
شاعر از داشتن سخنان فراوان و شنیدن جان سخن میگوید و از بیتوجهی دیگران به سخنانش ابراز ناراحتی میکند. او به دنبال شنوندهای است که غمهایش را با او در میان بگذارد و از سیر نشدن از علم و حقیقت سخن میگوید.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. این مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۰۹۴
یک قَوْصَره پُر دارم زِ سُخُن
جان میشِنَود، تو گوش مَکُن
دَربَندِ خودی، زین سیر شُدی
گیری سَرِ خود، ای بیسَر و بُن
چون مُسْتَمِعان، جُمله بِرَوَند
گویم غَمِ نو با یارِ کُهُن
کِی سیر شود ماهی زِ تَری؟
یا تشنهٔ حَقْ از عِلْمِ لَدُن
گَر سیر شدند این مُسْتَمِعان
جان میشِنَود از قُرطِ اُذُن
جان میشِنَود، تو گوش مَکُن
دَربَندِ خودی، زین سیر شُدی
گیری سَرِ خود، ای بیسَر و بُن
چون مُسْتَمِعان، جُمله بِرَوَند
گویم غَمِ نو با یارِ کُهُن
کِی سیر شود ماهی زِ تَری؟
یا تشنهٔ حَقْ از عِلْمِ لَدُن
گَر سیر شدند این مُسْتَمِعان
جان میشِنَود از قُرطِ اُذُن
وزن: مستفعلتن مستفعلتن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.