هوش مصنوعی: این متن عرفانی از زبان یک درویش خطاب به سلطان بیان می‌شود که در آن مفاهیمی مانند عشق الهی، تواضع، خودشناسی، عدالت الهی و سیر و سلوک عرفانی مطرح شده است. درویش از سلطان می‌خواهد که به جایگاه واقعی خود بنگرد و با تواضع و عشق به درگاه الهی نزدیک شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۵۳

بندگانه گفتم ای سلطان گدای خود ببین
گفت ای درویش ما تو پادشاهی خود ببین

سر بنه بر درگه ما سر از آنجا برمدار
بر در خلوتسرای ما سرای خود ببین

دردمندانه بیا درمان خود از ما طلب
دُرد درد ما بنوش آنگه دوای خود ببین

گوشهٔ میخانهٔ ما جنت المأوی بود
در چنین خوش خانه ای بخرام و جای خود ببین

نیک و بد گر می کنی یابی سزای خویشتن
نیک نیک اندیشه کن از خود سزای خود ببین

پا ز ره بیرون نهادی سنگ بر پایت زدند
بعد از این گر رهروی در پیش پای خود ببین

عاشقانه خوش در آ در بحر بی پایان ما
نعمت الله را بجوی و آشنای خود ببین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.