۲۵۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۵۷

آن چنان حضرتی چنین می بین
چشم بگشا همان همین می بین

جام و می را به همدگر دریاب
نظری کن به آن و این می بین

ذره و آفتاب در نظر است
تیز می بین و خرده بین می بین

جام گیتی نما به دست آور
روبرو یار همنشین می بین

حسن او را نگر به دیدهٔ او
نور آن روی نازنین می بین

نور چشم است و دیدهٔ روشن از او
دیده و نور را قرین می بین

نعمت الله امین حضرت اوست
آن امانت نگر امین می بین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.