هوش مصنوعی: این متن عرفانی از نعمت الله بیان‌کننده مفاهیمی مانند وحدت وجود، عشق الهی، رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به حقیقت از طریق بی‌نشانی و مستی معنوی است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند جام می، خرابات مغان و یار سرمست، به دنبال انتقال تجربه‌ای روحانی و اتحاد با معشوق حقیقی است.
رده سنی: 18+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌هایی مانند مستی و خرابات ممکن است برای مخاطبان جوانتر بدون راهنمایی مناسب گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۶۹

سین انسان گر برافتد از میان
اول و آخر نماند غیر آن

چوی نمانی تو نماند غیر تو
بس بدیع است این معانی را بیان

نوش کن می جام راهم لعل ساز
تا بیابی لذتی از جسم و جان

بگذر از نام و نشان خویشتن
بی نشان شو تا از او یابی نشان

چیست عالم پردهٔ نقش خیال
پرده را بردار می بینش عیان

یار سرمست است ما را در کنار
دست با او در کمر او در میان

نعمت الله عاشق و معشوق ماست
بلکه خود عشق است پیش عاشقان

این چنین پیدا و پنهان آن چنان
بر کنار از ما و با ما در میان

مانشان از بی نشانی یافتیم
بی نشان شو تا بیابی آن نشان

در خرابات مغان مست و خراب
همدم جامیم و فارغ ازجهان

دردمندیم و دوا درد دل است
کشتهٔ عشقیم وحی جاودان

مرغ جان از برج دل پرواز کرد
ساخت بر زلف پریشان آشیان

سر به پای او فکن دستش بگیر
آستینی بر همه عالم فشان

ذوق سرمستی ز سر مستان طلب
نعمت الله را ز خوان عارفان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.