۲۵۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۷۱

اگر ذوق صفا داری طلب کن خدمت رندان
و گر خواهی حضوری خوش در آ در خلوت رندان

تو را از خدمت زاهد به عمری کار نگشاید
هزاران کار بگشاید دمی از خدمت رندان

طلب کن رند سرمستی که تا ذوق خوشی یابی
دمی با جام همدم شو که یابی لذت رندان

خراباتست و مارمست و ساقی جام می بر دست
چه خوشحالی که من دارم مدام از صحبت رندان

مگو در بزم سرمستان حدیث دنیی وعقبی
به آنها کی فرود آید زمام همت رندان

نعیم نعمت رندی مجو از جنت رندان
بیا از نعمت الله جو نعیم نعمت رندان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.