۲۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۸۷

در چشم پر آب ما نظر کن
هر سو برو و ز ما خبر کن

سودای میان تهی چه داری
رندانه بیا ز سر به در کن

خاک کف پای عاشقان شو
خود را به کمال معتبر کن

گر می خواهی بهشت جاوید
مستانه به بزم ما گذر کن

هستی بگذار عارفانه
در عالم نیستی سفر کن

جامی ز حباب پر کن از آب
با ما تو حدیث بحر و بر کن

بنگر تو جمال نعمت الله
در جام جهان نما نظر کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.