هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و ارادت عمیق شاعر به معشوق یا ذات الهی است. شاعر خود را فدایی معشوق میداند و تمام وجودش را وقف او کرده است. او از رندان و زاهدان میگوید که هر یک به دنبال چیزی از معشوق هستند، اما خودش تنها هوای معشوق را دارد. شاعر تأکید میکند که جز معشوق کسی را در چشم ندارد و هر نوری که میبیند، به دیدار معشوق مربوط است. در نهایت، شاعر از فنا شدن در عشق معشوق سخن میگوید و آرزوی بقای او را دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات خاص ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۳۰۵
شاهان جهان باشند از جان چو گدای تو
محبوب تر از جانی صد جان به فدای تو
رندان ز تو می جویند زهاد ز تو حلوا
هر کس به هوای خود مائیم و هوای تو
دل خلوت خاص تست ، بنشین تو به جای خود
والله که نخواهم داشت غیر تو به جای تو
گر دست مرا گیری من دامن تو گیرم
پائی ز تو گر یابم آیم به سرای تو
گویند که این و آن باشند برای ما
نی نی که غلط کردند هستند برای تو
جز نقش خیال تو در چشم نمی آید
هر نور که می یابم بینم به لقای تو
در دار فنا سید از عشق تو گر جان داد
جانش ز خدا جوید پیوسته بقای تو
محبوب تر از جانی صد جان به فدای تو
رندان ز تو می جویند زهاد ز تو حلوا
هر کس به هوای خود مائیم و هوای تو
دل خلوت خاص تست ، بنشین تو به جای خود
والله که نخواهم داشت غیر تو به جای تو
گر دست مرا گیری من دامن تو گیرم
پائی ز تو گر یابم آیم به سرای تو
گویند که این و آن باشند برای ما
نی نی که غلط کردند هستند برای تو
جز نقش خیال تو در چشم نمی آید
هر نور که می یابم بینم به لقای تو
در دار فنا سید از عشق تو گر جان داد
جانش ز خدا جوید پیوسته بقای تو
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.