هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی است که به مضامینی مانند عشق الهی، رهایی از خود، وحدت با خدا، و مستی معنوی می‌پردازد. شاعر از خواننده دعوت می‌کند تا به دریای عرفان وارد شود، از تعلقات دنیوی رها گردد، و حیات جاودان را در عشق الهی جستجو کند. همچنین، اشاره‌هایی به خرابات، رندان مست، و جام فنا دارد که نمادهایی از عرفان و تصوف هستند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از نمادهای خاص مانند خرابات و مستی معنوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۳۷

درین دریا درآ با ما و عین ما به ما میجو
چه می خواهی ازین و آن خدا را از خدا می جو

عجب حالیست حال ما که گه موجیم وگه دریا
به هرصورت که بنماید از آن معنی ما می جو

خراباتست و رندان مست و ساقی جام می بر دست
حریفی گر همی جوئی بیا آنجا مرا می جو

به عشقش گر شوی کشته حیات جاودان یابی
چو جانت زنده دل گردد ز جانت خونبها می جو

در آ در بزم سرمستان می جام فنا بستان
بنوش آب حیاتی و بقائی ز آن فنا می جو

حضور بینوایان است و ما سردار ایشانیم
بیا بنواز ساز ما نوای بینوا می جو

به گرد دو سرا گردی که می جویم نوای خود
بگیر آن دامن خود را مراد دو سرا می جو

اگر درد دلی داری بیا همدرد سید شو
حریف دردمندی شو ز درد او دوا می جو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.