هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوعات حقیقت، عشق، وحدت وجود، و مستی معنوی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که حقیقت را از هر موجودی می‌توان شنید و عشق منشأ همه چیز است. همچنین، به اهمیت تجربه‌ی مستقیم و درک حضوری از حقایق عرفانی اشاره می‌کند و از شنیدن سخنان احمقانه پرهیز می‌دهد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد و نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۴۲

قول ما حق است از حق می شنو
نه مقید بلکه مطلق می شنو

از زبان هر چه آن دارد وجود
گوش کن سرّ انا الحق می شنو

عاشق و معشوق مشتق شد ز عشق
راز این مصدر ز مشتق می شنو

یک زمان با ما درین دریا درآ
حال بحر ما ز زورق می شنو

مجلس رندان ما با رونق است
قصهٔ مستان به رونق می شنو

ما و حق گر عقل گوید گو بگو
من نگویم قول احمق می شنو

گفتهٔ مستانهٔ سید بخوان
از همه اشیا تو صدّق می شنو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.