هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و عاشقانه، بیانگر عشق و وابستگی عمیق شاعر به معشوق الهی است. شاعر در این اشعار، تمام هستی را آینهای از جمال معشوق میداند و عشق به او را تنها معنای زندگی میپندارد. او از شراب عشق مینوشد و خود را مست و بیخرد از این عشق میخواند. شاعر همچنین کسانی را که عاشق معشوق نیستند، انسان نمیداند و عشق را تنها راه رسیدن به کمال میشمارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و انتزاعی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند شراب و مستی ممکن است نیاز به توضیح برای گروههای سنی پایینتر داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۱۳۴۴
نقشی نبسته ایم به غیر از خیال او
حسنی نیافتم جدا از جمال او
از لوح کائنات نخواندیم هیچ حرف
کان حرف را نبود خطی از مثال او
ما را هوای چشمهٔ آب زلال نیست
تا نوش کرده ایم شراب زلال او
هر کس که نیست عاشق او ، نیست هیچکس
انسان نخوانمش که نخواهد وصال او
ماعاشقان بی سر و بی پای حالتیم
از حال ما مپرس که یابی تو حال او
ساقی سؤال کرد که می نوش می کنی
جانم فدای باده و حسن سؤال او
مستست نعمت الله و بر دست جام می
بستان و نوش کن که بیابی کمال او
حسنی نیافتم جدا از جمال او
از لوح کائنات نخواندیم هیچ حرف
کان حرف را نبود خطی از مثال او
ما را هوای چشمهٔ آب زلال نیست
تا نوش کرده ایم شراب زلال او
هر کس که نیست عاشق او ، نیست هیچکس
انسان نخوانمش که نخواهد وصال او
ماعاشقان بی سر و بی پای حالتیم
از حال ما مپرس که یابی تو حال او
ساقی سؤال کرد که می نوش می کنی
جانم فدای باده و حسن سؤال او
مستست نعمت الله و بر دست جام می
بستان و نوش کن که بیابی کمال او
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.