هوش مصنوعی:
این متن به بیان رابطهی عشق و عقل میپردازد و تضاد بین این دو را نشان میدهد. شاعر از اسرار عشق سخن میگوید و اشاره میکند که عقل توصیه به سکوت دارد، اما عشق به بیان مستانه دعوت میکند. همچنین، متن به وحدت و جدایی بین عاشق و معشوق، و درک متفاوت افراد از واقعیت اشاره دارد. در پایان، شاعر از غرق شدن در دریای بیپایان عشق و رابطهی بین سید و بنده سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و استعارههای پیچیدهی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۳۶۵
بود ما پیدا شده از بود او
لاجرم داریم ما بودی نکو
عقل می گوید مگو اسرار عشق
عشق می گوید سخن مستانه گو
تا میانش در کنار آورده ایم
مو نمی گنجد میان ما و او
دیدهٔ ما هر یکی بیند یکی
چشم احول گر یکی بیند به دو
غرق دریائیم و گویا تشنه ایم
آب می جوئیم ما در بحر و جو
خوش درین دریای بی پایان در آ
تا ببینی عین ما را سو به سو
آینه داریم دایم در نظر
سید و بنده نشسته روبرو
لاجرم داریم ما بودی نکو
عقل می گوید مگو اسرار عشق
عشق می گوید سخن مستانه گو
تا میانش در کنار آورده ایم
مو نمی گنجد میان ما و او
دیدهٔ ما هر یکی بیند یکی
چشم احول گر یکی بیند به دو
غرق دریائیم و گویا تشنه ایم
آب می جوئیم ما در بحر و جو
خوش درین دریای بی پایان در آ
تا ببینی عین ما را سو به سو
آینه داریم دایم در نظر
سید و بنده نشسته روبرو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.