هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از تاریکی‌های درون خود و نور ملاقات با معشوق سخن می‌گوید. او از گناهان و خطاهای خود یاد می‌کند و آرزو می‌کند که به سوی آسمان‌ها (سماوات) بازنگردد. در پایان، شاعر به معشوق خود، که مانند خورشید و شاه جان اوست، خطاب می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌ی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۱۲

ظُلْمَتِ شبْ پَرتوِ ظُلْماتِ من
نورِ مَهْ از نورِ مُلاقاتِ من

گوهرِ طاعت شُد ازان کیمیا
زَلَّت و اِنْکار و جنایاتِ من

هست سَماوات در آن آرزو
تا نِگَرَد سویِ سَماواتِ من

ای رُخِ خورشید سویِ بُرجِ من
ای شَهِ جان، شاهِدِ شَهْماتِ من
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.