هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مستی و عشق به عنوان مفاهیم اصلی استفاده می‌کند. شاعر از مجلس رندان، میخانه، و عشق به عنوان نمادهایی برای رسیدن به حقیقت و رهایی از قید عقل سخن می‌گوید. او عشق را به عنوان ساقی یاران و درمان دردها معرفی می‌کند و از پیر خمار به عنوان مراد خود یاد می‌کند. متن پر از استعاره‌های عرفانی مانند شمع و پروانه، ذره و خورشید است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و استعاره‌های پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مستی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۰۱

درآ در مجلس رندان ببین این ذوق مستانه
رهاکن گوشهٔ خلوت بیا در کنج میخانه

طلب کن عشق سرمستی که او ساقی یارانست
چه میجوئی ز عقل آخر که حیرانست و دیوانه

خیال عقل و عشق او هوای ذره و خورشید
کمال علم و وصل او حدیث شمع و پروانه

مرید پیر خمّارم خم میخانه می نوشم
به نزد من چو من رندی چه باشد جام پیمانه

دوای دردمندان را ز گنج کنج دل می جو
که درد عشق او گنجست و دل کنجیست ویرانه

در میخانه را بگشا صلا دادیم رندان را
خراباتست و مطرب عشق و ساقی مست و جانانه

بیا ای ساقی رندان که دور نعمت الله است
حریفانند می گردان زهی بزم ملوکانه
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.