هوش مصنوعی:
این متن عرفانی درباره عشق الهی و وحدانیت است. شاعر بیان میکند که عشق خود حجاب است و در عالم هستی همه چیز تجلی عشق است. او از مفاهیمی مانند می، گل، سایه و آفتاب برای بیان رابطه عاشق و معشوق استفاده میکند و تأکید میکند که غیر از معشوق هیچ چیز دیگری ارزش توجه ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاری است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از اصطلاحاتی مانند 'می' و 'خرابات' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۴۰۲
عشق را خود حجاب باشد نه
غیر او در حساب باشد نه
می عشق است و جام او عالم
مثل این می شراب باشد نه
در گلستان گلی که می چینی
ورقش بی گلاب باشد نه
سایه و آفتاب را دریاب
سایه بی آفتاب باشد نه
به جز از جام می که نوش کنیم
به ازین خود ثواب باشد نه
نقش غیری خیال اگر بندی
جز خیالی به خواب باشد نه
در خرابات همچو سید ما
رند مست خراب باشد نه
غیر او در حساب باشد نه
می عشق است و جام او عالم
مثل این می شراب باشد نه
در گلستان گلی که می چینی
ورقش بی گلاب باشد نه
سایه و آفتاب را دریاب
سایه بی آفتاب باشد نه
به جز از جام می که نوش کنیم
به ازین خود ثواب باشد نه
نقش غیری خیال اگر بندی
جز خیالی به خواب باشد نه
در خرابات همچو سید ما
رند مست خراب باشد نه
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.