هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از زبان شاعری بیان می‌شود که عشق و جمال معشوق (که می‌تواند اشاره‌ای به جمال الهی داشته باشد) را توصیف می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که تنها معشوق را دیده و دل او مانند آینه‌ای صاف و روشن است که تنها تصویر معشوق در آن نمایان است. او همچنین به وحدت وجود و پیوند میان خود و معشوق اشاره می‌کند و از دیدگاه عرفانی به رابطه‌ی انسان و خدا می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۰۹

توئی که راحت جانی و دیده را دیده
توئی که مثل جمال تو دیده نادیده

فروگرفت خیالت سواد مردم چشم
چنانکه نیست تمیز از خیال تا دیده

مرا دلیست چو آئینه روشن و صافی
نگاه کرده در آئینه و تو را دیده

ندیده دیدهٔ من در جهان به جز زویت
خوش است این نظر دیدهٔ خدا دیده

اگر چه موج محیطیم و عین دریائیم
به غیر ماست که ما را ز ما جدا دیده

به سوی مردم دیده نظر کن و بنگر
که نور دیدهٔ خود را به چشم ما دیده

هزار چشمه ز چشمم روان شود هر سو
از آنکه دیده به عین تو چشمها دیده

کسی که دیدهٔ بیگانه بین فرو بندد
هر آینه بودش دیدهٔ آشنا دیده

منم که عارف و معروف نعمت اللهم
ز لا اله گذشته بلای لا دیده
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.