هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که بر وحدت وجود و یگانگی همه چیز در ذات الهی تأکید دارد. شاعر بیان می‌کند که همه موجودات از یک منشأ نشأت گرفته‌اند و در نهایت به همان یک بازمی‌گردند. او از عشق، وحدت، و دیوانگی عقل در برابر قصهٔ عشق سخن می‌گوید و همه را به درک این حقیقت فرا می‌خواند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۱۴۳۱

جز یکی نیست بیائید که گوئیم همه
همه از عین یکی باز بجوئیم همه

ای که گوئی که چنان گفت و چنین می گوید
وقت آن است که در آب بشوئیم همه

ما همه آب حیاتیم و همه بحر محیط
گرچه مانند حبابیم بر اوئیم همه

بوی آن زلف ز هر تارهٔ مو می شنویم
لاجرم زلف بتان جمله ببوئیم همه

عقل دیوانه شود چون شنود قصهٔ عشق
دور نبود که بگوئیم که دوئیم همه

آبروی همهٔ قطره چو ما می بینیم
شاید ار ما همهٔ قطره بپوئیم همه

نعمت الله چو یکی باشد آن یک همه اوست
آن یکی را سزد ار زان که بگوئیم همه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.