هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عقل و پندهای آن میگوید که نباید باعث مستی و گمراهی شود. او از ساقی میخواهد که فقط شراب به دستش دهد و از ذوق و شوق او نکاهد. همچنین، از نعمتالله میخواهد که او را به هر چه هست نسپارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به شراب و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای تفسیر صحیح دارد.
غزل شمارهٔ ۱۴۴۳
برو ای عقل و پند مست مده
پند سرمست می پرست مده
جان مده گر هوای ما داری
دامن ذوق ما ز دست مده
ساقیا جام می بیار و بیا
به جز از می به دست مست مده
خاطر ما چو زلف خود مشکن
سر موئی به ما شکست مده
نعمت الله را به دست آور
لیکن او را به هر چه هست مده
پند سرمست می پرست مده
جان مده گر هوای ما داری
دامن ذوق ما ز دست مده
ساقیا جام می بیار و بیا
به جز از می به دست مست مده
خاطر ما چو زلف خود مشکن
سر موئی به ما شکست مده
نعمت الله را به دست آور
لیکن او را به هر چه هست مده
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.