هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، عشق را به عنوان گنجی ارزشمند و دل را ویرانه‌ای توصیف می‌کند که در راه معشوق فدا می‌شود. شاعر از دیوانگی در عشق، دوری از عقل، و پیمانه‌های شراب به عنوان نمادهایی از عشق و مستی معنوی یاد می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند صوفیگری، عرفان، و رهایی از قید خرد متعارف اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۵۷

عشق تو گنجی و دل ویرانه ای
مهر تو شمعی و جان پروانه ای

عقل دوراندیش و ما در عشق تو
نیست الا بیدلی دیوانه ای

آشنای عشقت آن کس شد که او
همچو ما گشت از خرد بیگانه ای

کار ما از جام ساغر درگذشت
ساقیا پر کن بده پیمانه ای

صوفی و صافی و کنج صومعه
ما و یار و گوشهٔ میخانه ای

غرقهٔ خوناب دل شد چشم ما
در نظر داریم از آن دردانه ای

عاشقی را سیدی باید چو من
پاکبازی عارفی فرزانه ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.