هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق و وابستگی عمیق شاعر به معشوق است. شاعر خود را کاملاً تسلیم معشوق میداند و میگوید که تمام وجودش (دل و جان) به معشوق تعلق دارد. او از صدق و راستی خود در عشق سخن میگوید و معتقد است که معشوق از حال و روز او و تمام عاشقان آگاه است. شاعر به قدرت و حاکمیت معشوق اشاره میکند و میگوید که هرچه معشوق بخواهد (درد یا آرامش) همان خواهد شد. او همچنین از کنارهگیری از دنیا و مستی در عشق سخن میگوید و معشوق را همنشین و همدم خود میداند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحاتی مانند «مستی» و «میخانه» ممکن است برای گروههای سنی پایینتر مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۱۴۷۲
ما آن تو ایم ، آن تو دانی
دل داده تو را و جان ، تو دانی
در عشق تو صادقیم جانا
صدق دل عاشقان تو دانی
دانی که تو چیست حال جانم
حال همهٔ جهان تو دانی
گر درد به ما دهی و گر صاف
تو حاکمی این و آن تو دانی
بی نام و نشان کوی عشقیم
دادیم تو را نشان تو دانی
از هر دو جهان کناره کردیم
سری است درین میان تو دانی
مستیم و حریف نعمت الله
میخانهٔ ما همان تو دانی
دل داده تو را و جان ، تو دانی
در عشق تو صادقیم جانا
صدق دل عاشقان تو دانی
دانی که تو چیست حال جانم
حال همهٔ جهان تو دانی
گر درد به ما دهی و گر صاف
تو حاکمی این و آن تو دانی
بی نام و نشان کوی عشقیم
دادیم تو را نشان تو دانی
از هر دو جهان کناره کردیم
سری است درین میان تو دانی
مستیم و حریف نعمت الله
میخانهٔ ما همان تو دانی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.