هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق است که نه تنها خود، بلکه تمام جهان را عاشق او می‌داند. شاعر از نور چشمش سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هر جا نگاه می‌کند، نشانه‌ای از معشوق می‌بیند. او از معشوق می‌خواهد که دل جوانان را نشکند و به عشق جوانی احترام بگذارد. شاعر همچنین به نقش خیال معشوق در زندگی خود اشاره می‌کند و می‌گوید که بدون آن نمی‌تواند زندگی کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق جهانی و نقش خیال نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۷۴

تنها نه منم عاشق تو بلکه جهانی
گر جان طلبی هان بسپارند روانی

هر سو که نظر می کنم ای نور دو چشمم
بینم چو خودی بر سر کویت نگرانی

گر نام من ای یار بر آید به زبانت
در هر دو جهان یابم از آن نام و نشانی

خواهی که به پیری رسی ای جان ز جوانی
زنهار مکن قصد دل هیچ جوانی

این علم معانیست که کردیم بیانش
خود خوشتر از این قول که کرده است بیانی

ما نقش خیال تو نگاریم به دیده
بی نقش خیال تو نباشیم زمانی

در آینهٔ دیدهٔ سید همه بینند
آن نور که دیدیم در این دیده عیانی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.