هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی است که بر اهمیت عشق و فداکاری در راه معشوق (که می‌تواند معشوق زمینی یا الهی باشد) تأکید دارد. شاعر از مخاطب می‌خواهد تا با سپردن دل به دلبر، به کمال انسانی برسد، بت‌های درونی را بشکند و به عشقی حقیقی دست یابد. همچنین، اشاره‌ای به مقام پیامبری و معجزه‌های الهی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای درک کامل، نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی داشته باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند بت‌شکنی و عشق الهی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۹۸

دل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبری

هرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پری

از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری

گر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بری

جان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بری

چون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذری

نعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.