هوش مصنوعی:
این متن عرفانی به ستایش معشوق الهی و وحدت وجود میپردازد. شاعر بیان میکند که همه چیز به سوی معشوق الهی میل میکند و غایت عشق و ذوق انسان، رسیدن به اوست. او زهد و ریاضت را در برابر عشق و شراب معنوی ناچیز میشمرد و معتقد است عاشقان الهی هرگز نمیمیرند، زیرا به منبع حیات پیوستهاند. شاعر همچنین به نور الهی اشاره میکند که در همه چیز حاضر است و سرانجام از سید نعمت الله جو و دم نائی یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار است. همچنین ممکن است نیاز به توضیح و تفسیر داشته باشد تا برای نوجوانان قابل فهم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۵۳۲
متناهی شود به تو همه شی
تو شوی منتهی به حضرت وی
غایت ذوق ما کجا یابد
به جز از ما و همچو ما هی هی
زاهد و زهد و آرزوی نماز
ما و ساقی و ساغر پر می
کشتهٔ عشق و زندهٔ ابد است
کی بمیرد کسی که زو شد حی
آفتابست و عالمی سایه
هر کجا او رود رود در پی
نو او را به نور او دیدیم
نه به یک چیز بلکه در همه شی
سر سید ز نعمت الله جو
دم نائی طلب کنش از نی
تو شوی منتهی به حضرت وی
غایت ذوق ما کجا یابد
به جز از ما و همچو ما هی هی
زاهد و زهد و آرزوی نماز
ما و ساقی و ساغر پر می
کشتهٔ عشق و زندهٔ ابد است
کی بمیرد کسی که زو شد حی
آفتابست و عالمی سایه
هر کجا او رود رود در پی
نو او را به نور او دیدیم
نه به یک چیز بلکه در همه شی
سر سید ز نعمت الله جو
دم نائی طلب کنش از نی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.