۲۵۴ بار خوانده شده
توئی جانا که عین هر وجودی
به خوبی دل ز خود هم خود ربودی
نبود این بود و بودی عین وحدت
نمودی کثرت از وحدت که بودی
جان صورت و معنی عیان شد
چو بند برقع پنهان گشودی
به چشم خود بدیدی حسن خود را
جمال خود در آئینه نمودی
چو تو با شمع خود رازی بگفتی
چه گویم آنچه خود گفتی شنودی
ز جود او وجود جمله موجود
عجب تو خود وجود عین جودی
وجود هر دو عالم نزد سید
نباشد جز وجود فی وجودی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
به خوبی دل ز خود هم خود ربودی
نبود این بود و بودی عین وحدت
نمودی کثرت از وحدت که بودی
جان صورت و معنی عیان شد
چو بند برقع پنهان گشودی
به چشم خود بدیدی حسن خود را
جمال خود در آئینه نمودی
چو تو با شمع خود رازی بگفتی
چه گویم آنچه خود گفتی شنودی
ز جود او وجود جمله موجود
عجب تو خود وجود عین جودی
وجود هر دو عالم نزد سید
نباشد جز وجود فی وجودی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.