هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مخاطب خود توصیه می‌کند از جستجوی بی‌فایده در دنیا دست بردارد و به دنبال آرامش درونی و حقیقت معنوی باشد. شاعر از مخاطب می‌پرسد که چرا به دنبال چیزهای بی‌ارزش می‌گردد در حالی که حقیقت و آرامش در درون اوست. همچنین، اشاره می‌کند که تنها در ارتباط با معبود حقیقی می‌توان به آرامش و آبرو رسید.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک پیام‌های عمیق آن دارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۵۹

برو ای خواجهٔ عاقل از این دنیا چه می جوئی
چو بی دردی دوای دل ز بودردا چه می جوئی

دکان را کرده ویران و دادی مایه را بر باد
زیان کردی و سودی نه ازین سودا چه می جوئی

اگر تو آبرو جوئی در آ در بحر ما با ما
چو آبروی ما یابی دگر از ما چه می جوئی

چنان شهر خوشی داری چو در غربت گرفتاری
روان شو تا به شهر خود بگو اینجا چه می جوئی

در این خلوتسرای دل نگنجد غیر او دیگر
چو غیری نیست درخلوت تو غیری را چه می جوئی

به چشم مست ما بنگر که نور سید عینی
نظر کن دیدهٔ بینا ز نابینا چه می جوئی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.