هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از معشوق خود میخواهد که خانه و زندگی او را ترک نکند و به دشمنان گوش ندهد. شاعر تأکید میکند که دشمنان هرگز خیرخواه نیستند و از معشوق میخواهد که به وسوسههای آنها توجه نکند و با دوستان خود مهربان باشد. همچنین، شاعر از معشوق میخواهد که در برابر مشکلات صبور باشد و به زندگی ادامه دهد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند دشمنی و وسوسهها نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
غزل شمارهٔ ۲۱۴۳
روشنیِ خانه تویی، خانه بِمَگْذار و مَرو
عِشرَتِ چون شِکَّرِ ما را تو نِگَه دار و مَرو
عشوه دهد دشمنِ من، عشوهٔ او را مَشِنو
جان و دِلَم را به غَم و غُصّه بِمَسْپار و مَرو
دشمنِ ما را و تو را، بَهرِ خدا شاد مَکُن
حیلهٔ دشمن مَشِنو، دوست مَیازار و مَرو
هیچ حسود از پِیِ کَسْ نیک نگوید صَنَما
آنچه سِزَد از کَرَمِ دوست به پیش آر و مَرو
همچو خَسان هر نَفَسی خویش به هر باد مَدِه
وَسوَسهها را بِزَن آتش تو به یک بار و مَرو
عِشرَتِ چون شِکَّرِ ما را تو نِگَه دار و مَرو
عشوه دهد دشمنِ من، عشوهٔ او را مَشِنو
جان و دِلَم را به غَم و غُصّه بِمَسْپار و مَرو
دشمنِ ما را و تو را، بَهرِ خدا شاد مَکُن
حیلهٔ دشمن مَشِنو، دوست مَیازار و مَرو
هیچ حسود از پِیِ کَسْ نیک نگوید صَنَما
آنچه سِزَد از کَرَمِ دوست به پیش آر و مَرو
همچو خَسان هر نَفَسی خویش به هر باد مَدِه
وَسوَسهها را بِزَن آتش تو به یک بار و مَرو
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.