هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان وحدت و یگانگی در عشق و عرفان می‌پردازد. شاعر از جدایی‌ها و دشواری‌های زندگی سخن می‌گوید، اما در نهایت به وحدت و همدلی میان دو نفر اشاره می‌کند. او از مفاهیمی مانند عشق، رنج، وحدت، و خاموشی به عنوان ابزارهایی برای رسیدن به آرامش و صلح درونی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۱۷۳

چَنگِ خِرَدم بُگْسِل، تاری من و تاری تو
هین نوبَتِ دل می‌زَن، باری من و باری تو

در وَحدتِ مُشتاقی، ما جُمله یکی باشیم
امّا چو به گفت آییم، یاری من و یاری تو

چون احمد و بوبَکْریم، در کُنجِ یکی غاری
زیرا که دُویی باشد غاری من و غاری تو

در عالَمِ خارِسْتان بسیار سَفَر کردم
اکنون بِکَش از پایم، خاری من و خاری تو

سَرمَست بِخُسپ ای دل، در ظَلِّ مسیحِ خود
آن رفت که می‌بودیم زاری من و زاری تو

من غَرقه شُدم در زَر، تو سَجده کُنان ای سَر
بی کار نمی‌شاید، کاری من و کاری تو

هر کَس که مرا جویَد، در کویِ تو باید جُست
گَر لیلی و مَجنون است باری من و باری تو

دُزدی که رَهی می‌زد، هنگامِ سیاست شُد
اکنون بِزَنیم او را، داری من و داری تو

خاموش، که خاموشی فَخْری من و فَخْری تو
در گفتن و بی‌صَبری، عاری من و عاری تو
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.