هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از عشق و فداکاری در راه معشوق حقیقی سخن می‌گوید. شاعر از خواننده می‌خواهد که جام عشق را بستاند، از تعلقات دنیوی بگذرد و به سوی معشوق حقیقی حرکت کند. او تأکید می‌کند که دیدار معشوق ارزش فداکاری و از دست دادن همه چیز را دارد و در نهایت، معشوق را شمس تبریز معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و گذشتن از تعلقات دنیوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۷۹

تو جامِ عشق را بِسْتان و می‌رو
هَمان معشوق را می‌دان و می‌رو

شرابی باش بی‌خاشاکِ صورت
لَطیف و صافْ همچون جان و می‌رو

یکی دیدارِ او صد جان بیاَرْزَد
بِدِه جان و بِخَر ارزان و می‌رو

چو دیدی آن چُنان سیمین بَری را
بِدِه سیم و بِنِه هَمیان و می‌رو

اگر عالَم شود گِریانْ تو را چه؟
نَظَر کُن در مَهِ خندان و می‌رو

اگر گویند زَرّاقیّ و خالی
بگو هستم دو صد چندان و می‌رو

کُلوخی بر لبِ خود مال با خَلْق
شِکَر را گیر در دندان و می‌رو

بگو آن مَهْ مرا، باقی شما را
نه سَر خواهیم و نی سامان و می‌رو

کی است آن مَهْ؟ خداوند، شَمسِ تبریز
دَرآ در ظِلِّ آن سُلطان و می‌رو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.