۲۷۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۱۸۰

ازین پَستی به سویِ آسْمان شو
رَوانَت شاد بادا، خوشْ رَوان شو

زِ شهرِ پُر تَب و لَرزه بِجَستی
به شادی ساکِنِ دارُالْاَمان شو

اگر شُد نَقْشِ تَن، نَقّاش را باش
وَگَر ویران شُد این تَن، جُمله جان شو

وَگَر روی از اَجَل شُد زَعفَرانی
مُقیمِ لاله زار و اَرْغوان شو

وَگَر دَرهایِ راحت بر تو بَسْتند
بیا از راهِ بام و نَردبان شو

وَگَر تنها شُدی از یار و اَصْحاب
به یاریِّ خدا صاحِبِ قِران شو

وَگَر از آب و از نان دور ماندی
چو نان شو قوتِ جان‌ها و چُنان شو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.