هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عارف خوشکلام میخواهد تا از تجربیات معنوی و عرفانی خود سخن بگوید. شاعر به دنبال رسیدن به حقیقت و رهایی از دنیای مادی است و از عارف میخواهد تا با بیان حقایق، او را به این مقام برساند. در این شعر، مفاهیمی مانند عرفان، رهایی از دنیای مادی، و جستوجوی حقیقت مطرح شدهاند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. بنابراین، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.
غزل شمارهٔ ۲۱۹۲
ای عارفِ خوش کَلام بَرگو
ای فَخْرِ همه کِرام بَرگو
هر مُمْتَحَنی زِ دست رفته
بر دست گرفت جام، بَرگو
قایم شو و مات کُن خِرَد را
وَزْ باده باقِوام، بَرگو
تا روح شویم جُمله، میْ دِهْ
تا خواجه شود غُلام، بَرگو
قانِع نَشَوم به نورِ روزَن
بِشْکاف حِجابِ بام، بَرگو
بِپْذیر مُدام خوش زِ ساقی
چون مَست شُدی، مُدام بَرگو
آن جامِ چو زَرِّ پُخته بِسْتان
زان سوختگانِ خام، بَرگو
مُبدَل شُد و خوش، حُطامِ دنیا
چون رَستی ازین حُطام، بَرگو
لب بَستم، ای بُتِ شِکَرلب
بیواسطه و پیام، بَرگو
ای فَخْرِ همه کِرام بَرگو
هر مُمْتَحَنی زِ دست رفته
بر دست گرفت جام، بَرگو
قایم شو و مات کُن خِرَد را
وَزْ باده باقِوام، بَرگو
تا روح شویم جُمله، میْ دِهْ
تا خواجه شود غُلام، بَرگو
قانِع نَشَوم به نورِ روزَن
بِشْکاف حِجابِ بام، بَرگو
بِپْذیر مُدام خوش زِ ساقی
چون مَست شُدی، مُدام بَرگو
آن جامِ چو زَرِّ پُخته بِسْتان
زان سوختگانِ خام، بَرگو
مُبدَل شُد و خوش، حُطامِ دنیا
چون رَستی ازین حُطام، بَرگو
لب بَستم، ای بُتِ شِکَرلب
بیواسطه و پیام، بَرگو
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.