هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از وعده‌های برآورده نشده و ناامیدی از وفای به عهد سخن می‌گوید. او از غیبت یاران و نبودن حمایت و دلداری شکایت می‌کند و به دنبال پاسخ و راه‌حلی برای مشکلات خود است. شاعر همچنین از تغییرات ناگهانی و ناپدید شدن چیزهای ارزشمند مانند عشق و وفا ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۹۴

آن وَعده که کرده‌ای مرا کو؟
این جا مَنَم و تو، وانِما کو؟

با جُمله پَلاسْ خوش نباشد
آن عَهدِ پَلاس را وَفا کو؟

لب بَسته چو بوبَکِ رَبابی
آن داد و گُشاد و آن عَطا کو؟

ای وَعدهٔ تو چو صُبحِ صادق
آن شمع و چراغ و آن ضیا کو؟

تا چند زِ ناسِزا و دُشنام؟
آن دِلْداریّ و آن سِزا کو؟

خیزید به سویِ من کَشیدش
ای طایفه یاریِ شما کو؟

ای سنگ دلان جواب گویید
کانْ کانِ عَقیق و کیمیا کو؟

یا سِحْر نِمود و چَشمِ ما بَست
آن ساحِر و آن گِرِه گُشا کو؟

یا پَر بِگُشاد و در هوا رفت
ای مُرغِ ضَمیر آن هوا کو؟

وَاللّهْ که نرفت و رفتنی نیست
ماییم زِ خویش رفته ما کو؟

ما کو؟ به همان طَرَف که انداخت
ای در کَفِ صُنْع، ما چو ماکو

هین مَشکِ سُخَن بِنِه، به جو رو
می‌خوانَدَت آب کان سَقا کو؟
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.