هوش مصنوعی: این متن شعری از سنایی است که به موضوع عشق، درد عاشقی، و جستجوی معنوی می‌پردازد. شاعر از نیاز به درد عشق، تحمل سختی‌ها، و جستجوی حقیقت در میان مشکلات سخن می‌گوید. او به مفاهیمی مانند گذر زمان، برتری معنوی، و تلاش برای رسیدن به حقیقت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۱۹۹

ای سَنایی عاشقان را دَرد باید، دَرد کو؟
بارِ جورِ نیکُوان را مَرد باید، مَرد کو؟

بارِ جورِ نیکُوان از دیّ و فردا بَرتَر است
وانِما جانِ کسی از دیّ و فردا فرد کو؟

وَرْ خیال آید تو را کَزْ دیّ و فردا بَرتَری
بَرتَری را کار و بار و مُلْک و بَردابَرد کو؟

در میانِ هفت دریا، دامَنِ تو خُشک کو؟
در میانِ هفت دوزخ، عُنصرِ تو سرد کو؟

این نداری خود، وَلیکِن گَر تو این را طالبی
آهِ سرد و اشکِ گرم و چهره‌هایِ زَرد کو؟

هر نَفَس بویِ دل آید از صِراطَ الْمُسْتَقیم
تا نگویی عشقِ رَه رو را که راه آوَرْد کو؟

گَرد ازان دریا بَرآمَد، گَردْ جسمِ اولیاست
تا نگویی قومِ موسی را دَرین یَم گَرد کو؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.