هوش مصنوعی: این شعر از عشق و وحدت بین دو نفر سخن می‌گوید که در کنار هم، در طبیعت و در لحظات زیبا، به یکدیگر می‌پیوندند و از خرافات و پریشانی‌ها دور می‌شوند. شاعر از وحدت روحی و عاطفی بین خود و معشوق صحبت می‌کند و این وحدت را در طبیعت و حتی در بهشت ابدی نیز ادامه‌دار می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۱۴

خُنُک آن دَم که نِشینیم در ایوانْ من و تو
به دو نَقْش و به دو صورت به یکی جانْ من و تو

دادِ باغ و دَمِ مُرغان بِدَهَد آبِ حَیات
آن زمانی که دَرآییم به بُستانْ من و تو

اَخْتَرانِ فَلَک آیند به نَظّارهٔ ما
مَهِ خود را بِنِماییم بدیشانْ من و تو

من و تو بی‌من و تو جمع شویم از سَرِ ذوق
خوش و فارغ زِ خُرافاتِ پَریشانْ من و تو

طوطیانِ فَلَکی جُمله شِکَرخوار شوند
در مَقامی که بِخَندیم بدان سانْ من و تو

این عَجَب‌تر که من و تو به یکی کُنجْ این جا
هم دَرین دَمْ به عِراقیم و خُراسانْ من و تو

به یکی نَقْشْ بَرین خاک و بَران نَقْشِ دِگَر
در بهشتِ اَبَدیّ و شِکَرستانْ من و تو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.