هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از زبان عاشقی بیان می‌شود که در عشق و هوس غرق شده و از آتش عشق می‌سوزد. شاعر از حالات عاشقانه، اشتیاق و سوزش درونی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق الهی، شیدایی و وابستگی روحی اشاره می‌کند. همچنین، از شمس تبریز به عنوان نماد عشق و زیبایی یاد می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند سوزش عشق و هوس ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۲۱

سَر و پا گُم کُند آن کَس که شود دِلْخوش ازو
دلْ کِه باشد که نگردد هَمگی آتش ازو؟

گِردِ آن حوضْ هَمی‌گَردی و عاشق شُده‌یی
چون شُدی غَرقِ شِکَر، رو همه تَنْ می‌چَش ازو

چون سَبویِ تو در آن عشق و کَشاکَش بِشِکَست
بر لبِ چَشمه دَهانْ می‌نِهْ و خوش می‌کَش ازو

عَسَلی جوشَد ازان خُم، که نه در شش جِهَت است
پنج انگشت بِلیسَند کُنون هر شش ازو

آن چه آب است کَزو عاشقِ پُر آتش و باد
از هَوَسْ هَمچو زمینْ خاک شُد و مَفْرَش ازو

آهِ عاشق زِچه سوزد تُتُقِ گَردون را؟
زان که می‌خیزد آن آتش و آن آهَش ازو

شَمسِ تبریز که جان در هَوَسِ او بِگِریست
گشت زیبا و دِلارام و لَطیف و کَش ازو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.