هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و محبت به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که وجود معشوق باعث روشنی چشم و عقل او شده است. او از عشق بی‌حد و مرز خود به معشوق می‌گوید و منتظر دریافت پیامی از جانب معشوق است که جان او را طلب کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۲۹

ای غذایِ جانِ مَستَمْ نامِ تو
چَشم و عقلَم روشن از اَیّامِ تو

شش جِهَت از رویِ من شُد هَمچو زَر
تا بِدیدم سیمِ هفت اَنْدامِ تو

گفته بودی کَزْ تواَم بِگْرفت دل
من نخواهم در جهان جُز کامِ تو

مُنتَظر بِنْشَسته‌‌‌‌ام تا دَررَسَد
از پِیِ جان خواستنْ پیغامِ تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.