هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و جست‌و‌جوی بی‌پایان برای یافتن معشوق سخن می‌گوید. در این مسیر، شاعر با چالش‌ها و زخم‌های عشق روبرو می‌شود و در نهایت به این درک می‌رسد که عشق واقعی، فراتر از دنیای مادی و رنگ‌و‌بو است. این عشق به شمس‌الدین تبریزی نسبت داده می‌شود که نماد عشق الهی و معنوی است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۳۱

می‌دَوید از هر طَرَف در جُست و جو
چَشمْ پُر خون، تیغْ در کَف، عشقِ او

دوشْ خُفته خَلْق اَنْدَر خوابِ خوش
او به قَصدِ جانِ عاشق، سو به سو

گاه چون مَهْ تافته بر بام‌ها
گاه چون بادِ صَبا، او کو به کو

ناگهان اَفکَند طَشتِ ما زِبام
پاسْبانان دَرشُده در گفت و گو

در میانِ کویْ بانگِ دُزد خاست
او بِزَد زَخمیّ و پنهان کرد رو

گَردِ او را پاسْبانی دَرنیافت
کِش زَبون گشته‌‌ست چَرخِ تُندخو

بر سَرِ زَخْم آمد افلاطونِ عقل
کو نشان‌ها را بِدانَد مو به مو

گفت دانستم که زَخْمِ دستِ کیست
کوست اصلِ فِتْنه‌هایِ تو به تو

چون که زَخْمِ اوست، نَبْوَد چاره‌یی
آنچه او بِشْکافت، نَپْذیرد رَفو

از پِیِ این زَخْم، جانِ نو رَسَد
جانِ کُهنه دست‌ها از خود بِشو

عشقِ شَمسُ الدّینِ تبریزی‌‌ست این
کو بُرون است از جهانِ رنگ و بو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.