هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق خود سخن می‌گوید. او از زیبایی و جذابیت معشوق، تأثیر عمیق عشق بر قلبش و احساس تعلق به معشوق صحبت می‌کند. شاعر از معشوق به عنوان منبع الهام و زیبایی یاد می‌کند و عشق را به عنوان نیرویی توصیف می‌کند که او را به سمت معشوق کشانده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۳۵

آمد خیالِ آن رُخِ چون گُلْسِتانِ تو
وآوَرْد قِصّه‌هایِ شِکَر از لبانِ تو

گفتم بِدو چه باخَبَری از ضَمیرِ جان
جان و جهان چه بی‌خَبَرند از جهانِ تو

آخِر چه بوده‌ییّ و چه بوده‌‌ست اصلِ تو؟
آخِر چه گوهریّ و چه بوده‌‌ست کانِ تو؟

دَلّاله عشق بود و مرا سویِ تو کَشید
اوَّل غُلامِ عشقَم و آن گاه آنِ تو

بِنْهاد دست بر دلِ پُر خون که آنِ کیست؟
هر چند شَرم بود، بِگُفتم کَزانِ تو

بر چَشمِ من فُتاد وِرا چَشم گفت چیست؟
گفتم مَها دو ابرِ‌تَر دُرفَشانِ تو

از خون به زَعفَرانِ دِلَم دید لاله زار
گفتم که گُل رُخا همه نَقْش و نشانِ تو

هر جا که بوی کرد زِ من بویِ خویش یافت
گفتم نِکو نِگَر، که چُنینَم به جانِ تو

ای شَمسِ دینِ مَفْخَرِ تبریز جانِ ماست
در حَلْقهٔ وَفا بَرِ دُردی کَشانِ تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.