هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساس غربت، جدایی و مرگ است. شاعر از دوری از وطن، عزت از دست رفته و رفتن به سوی مرگ سخن میگوید. همچنین، اشارهای به عشق و اشتیاق دارد که با مفاهیمی مانند گل، نافه و ختن نمادین شده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و مرگاندیشی در این شعر وجود دارد که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی فاخر، مناسب سنین نوجوانی و بزرگسالی است.
غزل شمارهٔ ۵۷۰
نه از غربت اندر وطن می روی
ز دنبالهٔ مرگ من می روی
بهای تو ای نافه خود کم نبود
که برگشته سوی ختن می روی
نه کم عزتی، ای دُر آخر، چرا
ز تاج سرم در عدن می روی
که دستار، ای گل، به یاد تو بست
که مشتاق وار از چمن می روی
چه مشتاقی ای تن به سوی لحد
که ناشسته اندر کفن می روی
خیالی که عرفی خلد در دلت
که بی موجب از خویشتن می روی
ز دنبالهٔ مرگ من می روی
بهای تو ای نافه خود کم نبود
که برگشته سوی ختن می روی
نه کم عزتی، ای دُر آخر، چرا
ز تاج سرم در عدن می روی
که دستار، ای گل، به یاد تو بست
که مشتاق وار از چمن می روی
چه مشتاقی ای تن به سوی لحد
که ناشسته اندر کفن می روی
خیالی که عرفی خلد در دلت
که بی موجب از خویشتن می روی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.