۳۲۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۶۰

طَیَّبَ اللّهُ عَیْشَکُمْ لَوْحَشَ اللّهُ مِنْکُمُ
حَقِ آن خالِ شاهِدت، رو به ما آر ای عَمو

دستِ جعفر که مانْد ازو، بر سَرِ کوهِ پُر سُمو
شِبْهُ مَهْجُورِ عاشِقٍ مِن وِصالٍ مُصَرَّمُ

دستِ او را دَهان بُدی، شرح دادی ازان غَم او
می کُند شرحْ بی‌زبان، یا ظَریفُونَ فَافْهَموا

ما همان دستِ جعفریم، فِی انْقِطاعٍ اَلا ارْحَمُوا
جُنبشی که هَمی‌کنیم، جُمله قَسری‌‌ست فَاعْلَمُوا

جُنبش آن گَهْ کُند صَدَف، که بُوَد جُفتِ جوهر او
بَس که گفتن دراز شُد، ذا حَدیثٌ مُنَمْنَمُ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.