هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن از مفاهیم عشق، جدایی، و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوق و دردهای ناشی از دوری او می‌گوید و از خواننده می‌خواهد تا درد و رنج او را درک کند. همچنین، اشاره‌ای به جنبش‌های اجباری و ناگزیر در زندگی دارد که مانند صدفی است که تنها در حضور جواهر خود حرکت می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری قدیمی ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۶۰

طَیَّبَ اللّهُ عَیْشَکُمْ لَوْحَشَ اللّهُ مِنْکُمُ
حَقِ آن خالِ شاهِدت، رو به ما آر ای عَمو

دستِ جعفر که مانْد ازو، بر سَرِ کوهِ پُر سُمو
شِبْهُ مَهْجُورِ عاشِقٍ مِن وِصالٍ مُصَرَّمُ

دستِ او را دَهان بُدی، شرح دادی ازان غَم او
می کُند شرحْ بی‌زبان، یا ظَریفُونَ فَافْهَموا

ما همان دستِ جعفریم، فِی انْقِطاعٍ اَلا ارْحَمُوا
جُنبشی که هَمی‌کنیم، جُمله قَسری‌‌ست فَاعْلَمُوا

جُنبش آن گَهْ کُند صَدَف، که بُوَد جُفتِ جوهر او
بَس که گفتن دراز شُد، ذا حَدیثٌ مُنَمْنَمُ
وزن: فاعلاتن مفاعلن فاعلاتن مفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.