هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق و تأثیرات آن بر جان و دل خود سخن میگوید و از زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیرات عاطفی آن بر خود میسراید. او از ناز و شیوههای معشوق و تأثیرات مخفیانهاش بر زندگی خود یاد میکند و از عشق به لب و چهرهی معشوق و تأثیرات آن بر روح و روان خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۲۳۱۳
ای جانِ تو جانم را از خویش خَبَر کرده
اندیشهٔ تو هر دَم در بَنده اَثَر کرده
ای هر چه بِیَندیشی، در خاطِرِ تو آید
بر بَنده هُمان لحظه، آن چیز گُذَر کرده
از شیوه و نازِ تو، مشغول شُده جانم
مَکْرِ تو به پنهانی، خودْ کارِ دِگَر کرده
بر یادِ لبِ تو نِی هر صُبح بِنالیده
عشقَت دَهَنِ نِی را پُرقَند و شِکَر کرده
از چهرهٔ چون ماهَت، وَزْ قَدّ و کَمَرگاهَت
چون ماهِ نو این جانم خود را چو قَمَر کرده
خود را چو کَمَر کردم، باشد به میانْ آیی
ای چَشمِ تو سویِ من از خَشمْ نَظَر کرده
از خشمْ نَظَر کردی، دلْ زیر و زَبَر کردی
تا این دلِ آواره از خویش سَفَر کرده
اندیشهٔ تو هر دَم در بَنده اَثَر کرده
ای هر چه بِیَندیشی، در خاطِرِ تو آید
بر بَنده هُمان لحظه، آن چیز گُذَر کرده
از شیوه و نازِ تو، مشغول شُده جانم
مَکْرِ تو به پنهانی، خودْ کارِ دِگَر کرده
بر یادِ لبِ تو نِی هر صُبح بِنالیده
عشقَت دَهَنِ نِی را پُرقَند و شِکَر کرده
از چهرهٔ چون ماهَت، وَزْ قَدّ و کَمَرگاهَت
چون ماهِ نو این جانم خود را چو قَمَر کرده
خود را چو کَمَر کردم، باشد به میانْ آیی
ای چَشمِ تو سویِ من از خَشمْ نَظَر کرده
از خشمْ نَظَر کردی، دلْ زیر و زَبَر کردی
تا این دلِ آواره از خویش سَفَر کرده
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.