۳۲۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۲۶

ای بر سَرِ بازاری، دَستار چُنان کرده
رو با دِگَران کرده، ما را نِگَران کرده

ما را بِگَزیده لب کآیَم بَرِ تو امشب
وان خَلْوتِ چون شِکَّر، یا لب شِکَران کرده

با صِدقِ ابوبکری، چون جُمله همه مَکْری؟
کو زَهره که بِشْمارم این کرده و آن کرده

زُهد از تو مُباحی شُد، تَسبیحْ صُراحی شُد
جان را که فَلاحی شُد با رَطْلِ گِران کرده

جان شُد چو کبوتر، جان زوتَر هَله، زوتَر، جان
ای تَن تَنِتَن کرده، تَن را همه جان کرده

از عشقِ شبِ زُلفَت، آن ماهْ گُدازیده
وَزْ پَرتوِ رُخسارت، خورشیدْ فَغان کرده

ای دفترِ هر سِرّی، شَمسُ الْحَقِ تبریزی
ای طُرفهٔ بغدادی، ما را همدان کرده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.