هوش مصنوعی: متن روایتگر داستانی است که در آن مردی جوان عاشق زنی زیبا می‌شود و به او ابراز علاقه می‌کند. زن که فردی هوشیار است، با حیلهای مرد را آزمایش می‌کند و از او می‌خواهد به زیبایی خواهرش نگاه کند. مرد به خواهر زن توجه نشان می‌دهد و زن از این رفتار او عصبانی می‌شود و او را به دلیل عدم وفاداری در عشق سرزنش می‌کند. در پایان، متن به این موضوع می‌پردازد که عشق واقعی نیازمند وفاداری و استقامت است و مدعیان دروغین عشق، به آن خیانت می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم پیچیده‌ای مانند عشق، وفاداری و آزمون‌های اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی کافی در روابط انسانی دارد. همچنین، برخی از عبارات و مفاهیم ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

التمثّل فی احتراق العشق واظهاره

رفت وقتی زنی نکو در راه
شده از کارهای مرد آگاه

دید مردی جوان مرآن زن را
کرد پیدا در آن زمان فن را

بر پی زن برفت مرد به راه
زن ز پس کرد با کرشمه نگاه

کای جوانمرد بر پیم به چه کار
آمدستی بخیره رو بگذار

مرد گفتا که عاشق تو شدم
ای چو عذرا چو وامق تو شدم

بیم آنست کز غم تو کنون
بدوم در جهان شوم مجنون

شد وجودم بر آن جمال ز دست
شیشهٔ جان به سنگ غم بشکست

با من اکنون نه حال ماند و نه هوش
شد زیادت مرا جهان فرموش

ظاهر و باطنم به تو مشغول
گشت و شد از جهانیان معزول

کرد حیلت برو زن دانا
زانکه آن مرد بود بس کانا

گفت گر شد دلت به من مشغول
شد وجودم دل ترا مبذول

گفت زن گر جمال خواهر من
بنگری ساعتی شوی الکن

همچو ماهست در شب ده و چار
بنگر آنک چو صدهزار نگار

مرد کرد التفات زی پس و زن
گفت کای سر به سر تو حیلت و فن

عشق و پس التفات زی دگران
سوی غیری به غافلی نگران

زد ورا یک طپانچه بر رخسار
تا شد از درد چشم او خونبار

گفت کای فن فروش دستان خر
گر بُدی از جهان به منت نظر

ور وجودت به من بُدی مشغول
نبدی غیر من برت مقبول

کل تو سوی کل من ناظر
گر بُدی کی شدی ز من صابر

جز به من التفات کی کردی
غم زشت و نکو کجا خوردی

ور نهادت مرا بُدی مطلق
به دگر کس کجا شدی ملحق

سوی جز من چو التفات آری
از جمال رخم برات آری

مرد لافی نه مردِ آلافی
ناف رنگی نه رنگ را نافی

سست بازار و سخت آزاری
خربزه خور نه خربزه کاری

سوخته مغز و خام گفتاری
سوده سودا و ساده بازاری

هرکه او مدعی بود در عشق
هست بیداد کرده او بر عشق

عشق را راه بر سلامت نیست
در رهِ عشق استقامت نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فی اشراق العشق
گوهر بعدی:ذکر معنی و برهان عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.