هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت یک شخص یا پدیده با استفاده از تشبیهات و استعارات مختلف سخن میگوید. شاعر از یار، یوسف مصری، زهره و ماه، سرو، چشمه خضر، ترک خوش، برق کله گوشه خاقان، ساقی دریادل، صورت غیب، مشعله عالم انوار، و شاه پریان به عنوان تشبیهات استفاده میکند تا زیبایی و جذابیت موضوع شعر را توصیف کند.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق و تشبیهات پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و زیبایی ممکن است نیاز به تجربه و درک بیشتری داشته باشند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۲۳۳۳
این کیست چُنین مَست، زِ خَمّار رَسیده؟
یا یار بُوَد یا زِ بَرِ یار رَسیده
یا شاهِدِ جان باشد، روبَند گُشاده
یا یوسُفِ مصریست زِ بازار رَسیده
یا زُهره و ماه است، دَرآمیخته با هم
یا سَروِ رَوان است زِ گُلْزار رَسیده
یا چَشمهٔ خِضْر است، رَوان گشته بدین سو
یا تُرکِ خوشِ ماست زِ بُلْغار رَسیده
یا بَرقِ کُلَه گوشهٔ خاقانِ شکاریست
اَنْدَر طَلَبِ آهویِ تاتار رَسیده
یا ساقیِ دریادلِ ما بَزمْ نهادهست
یا نُقل و شِکَرهاست، به ِقنْطار رَسیده
یا صورتِ غَیب است که جانِ همه جانهاست
یا مَشْعَله از عالَمِ اَنْوار رَسیده
شاهِ پَریان بین زِسُلَیمانِ پَیَمْبَر
اَنْدَر طَلَبِ هُدهُدِ طَیّار رَسیده
خوبانِ جهان از پِی او جَیبْ دَریده
قاضیِّ خِرَد بیدل و دَستار رَسیده
از هیبَتِ خون ریزیِ آن چَشمِ چو مرّیخ
مرّیخ زِ گَردون پِیِ زِنهار رَسیده
وَزْ بَهرِ دِیَت دادنِ هر زنده که او کُشت
هَمیانِ زَر آورده به ایثار رَسیده
اوَّل دِیَتِ خونِ تو جامیست به دستش
دَرکَش که رَحیق است زِ اسرار رَسیده
خاموش کُن ای خاسِر اِنْسانَ لَفی خُسْر
از گُلْشَنِ دیدارْ به گفتار رَسیده
یا یار بُوَد یا زِ بَرِ یار رَسیده
یا شاهِدِ جان باشد، روبَند گُشاده
یا یوسُفِ مصریست زِ بازار رَسیده
یا زُهره و ماه است، دَرآمیخته با هم
یا سَروِ رَوان است زِ گُلْزار رَسیده
یا چَشمهٔ خِضْر است، رَوان گشته بدین سو
یا تُرکِ خوشِ ماست زِ بُلْغار رَسیده
یا بَرقِ کُلَه گوشهٔ خاقانِ شکاریست
اَنْدَر طَلَبِ آهویِ تاتار رَسیده
یا ساقیِ دریادلِ ما بَزمْ نهادهست
یا نُقل و شِکَرهاست، به ِقنْطار رَسیده
یا صورتِ غَیب است که جانِ همه جانهاست
یا مَشْعَله از عالَمِ اَنْوار رَسیده
شاهِ پَریان بین زِسُلَیمانِ پَیَمْبَر
اَنْدَر طَلَبِ هُدهُدِ طَیّار رَسیده
خوبانِ جهان از پِی او جَیبْ دَریده
قاضیِّ خِرَد بیدل و دَستار رَسیده
از هیبَتِ خون ریزیِ آن چَشمِ چو مرّیخ
مرّیخ زِ گَردون پِیِ زِنهار رَسیده
وَزْ بَهرِ دِیَت دادنِ هر زنده که او کُشت
هَمیانِ زَر آورده به ایثار رَسیده
اوَّل دِیَتِ خونِ تو جامیست به دستش
دَرکَش که رَحیق است زِ اسرار رَسیده
خاموش کُن ای خاسِر اِنْسانَ لَفی خُسْر
از گُلْشَنِ دیدارْ به گفتار رَسیده
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.