هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات عمیق و دردناک شاعر از جدایی و دوری یار است. شاعر از خشم و کینه یارش سخن می‌گوید و توصیف می‌کند که چگونه این جدایی خانه و زندگی او را برهم زده است. او از تلخی زندگی بدون یار، مردن چراغ عیش و تبدیل شدن شراب به درد سخن می‌گوید. شاعر از عشق یارش به عنوان نیرویی که پرده‌ها را دریده و او را به آشکار شدن دعوت می‌کند، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۳۴۸

فریاد زِ یارِ خشم کرده
سوگند به خشم و کینه خورده

بَرهَم زده خانه را و ما را
حَمّال گرفته، رَخْت بُرده

بر دل قُفلی گِران نهاده
او رفته کلید را سِپُرده

ای بی‌تو حَیاتْ تَلْخ گشته
ای بی‌تو چراغِ عیش مُرده

ای بی‌تو شرابْ دُرد گشته
ای بی‌تو سَماع‌ها فَسُرده

ای سُرخ و سپید، بی‌تو ماندم
من زَرد و شَبَم سیاه چَرده

ای عشقِ تو پَرده‌ها دَریده
سَر بیرون کُن دَمی زِ پَرده
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.