هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از دیده (چشم) به عنوان نمادی برای درک حقیقت و عشق الهی استفاده می‌کند. شاعر از دیده‌ای سخن می‌گوید که به جای دیدن ظواهر، به درک عمیق و معنوی از جهان و خداوند می‌پردازد. در این شعر، دیده به عنوان ابزاری برای مشاهده‌ی حقیقت و تجلی‌های الهی توصیف می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۳۴۹

ای دیدهٔ راستِ راستْ دیده
چون دیدهٔ تو کجاست دیده؟

آن قطرهٔ بی‌وَفا چه دیده‌ست؟
بَحْرِ گُهرِ وَفاست دیده

اِجْری خورِ توتیا چه بیند؟
اَجْری دِهِ توتیاست دیده

ای آن کِه زِ روز و شب بُرونی
روز و شبْ مَر تو راست دیده

در پَرتوِ آفتابِ رویَت
در رَقصْ چو ذَرّه‌هاست دیده

بُد بی‌تو دو دیده، دشمنِ جان
اکنون زِ تو جانِ ماست دیده

ای دیدهٔ تان چو دلْ پَریشان
در عینِ دلِ شماست دیده

هر دیده جُدا جُدا ازان است
کَزْ دیدهٔ ما جُداست دیده

چون دیده خدای را بِبینَد
گویی که مگر خداست دیده؟

چون دیدهٔ کوه بر حَقْ افتاد
از هر سَنگیش خاست دیده

زَر شُد همه کوه از تَجَلّی
یعنی همه کیمیاست دیده
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.