هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از جدایی و دوری معشوق رنج میبرد و از او میخواهد که به زندگیاش گرمی بخشد. او عشق را آتشی میداند که تنها معشوق میتواند آن را برافروزد و از او میخواهد که با عشق خود، وجودش را بسوزاند و پاک کند. شاعر همچنین بر اهمیت عمل در عشق تأکید میکند و بیان میکند که گفتن از عشق به تنهایی کافی نیست و باید آن را در عمل تجربه کرد.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۳۵۴
ای بیتو حَیاتها فَسُرده
وِیْ بیتو سَماع، مُرده مُرده
ما بر دَرِ عشق حَلقه کوبان
تو قُفل زده، کلید بُرده
هر آتشْ زنده از دَمِ توست
رَحْم آر بَرین دَمِ شِمُرده
خامیم، بیا بِسوز ما را
در آتشِ عشقْ هَمچو خُرده
چون موسی شیرِ کَس نگیریم
با شیرِ توایم خوی کرده
در پَرده مَباش ای چو دیده
خوش نیست به پیشِ دیده پَرده
کَم گویْ زِعشق و عشق میخور
گفتن نَبُوَد چُنان که خورده
وِیْ بیتو سَماع، مُرده مُرده
ما بر دَرِ عشق حَلقه کوبان
تو قُفل زده، کلید بُرده
هر آتشْ زنده از دَمِ توست
رَحْم آر بَرین دَمِ شِمُرده
خامیم، بیا بِسوز ما را
در آتشِ عشقْ هَمچو خُرده
چون موسی شیرِ کَس نگیریم
با شیرِ توایم خوی کرده
در پَرده مَباش ای چو دیده
خوش نیست به پیشِ دیده پَرده
کَم گویْ زِعشق و عشق میخور
گفتن نَبُوَد چُنان که خورده
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.