هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غم‌انگیز است که در آن شاعر از فراق و جدایی معشوق خود سخن می‌گوید. او از درد دوری و عشق نافرجام خود می‌نالد و از معشوقی که از دستش رفته است، یاد می‌کند. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف معشوق و شراب گلگون، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و احساسات پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۲۳۵۵

ای دوش زِ دستِ ما رَهیده
امشب نَرَهی به جان و دیده

در پَنجهٔ ماست دامَنِ تو
ای دست در آستین کَشیده

حیلَت بِگُذار و آب و روغَن
ماییم هَریسهٔ رَسیده

چَشمِ من و چَشمِ تو حَریفند
ای چَشمْ زِ چَشمِ تو چَریده

ای داده مرا شرابِ گُلْگون
گُل از رُخِ زَردِ من دَمیده

زُلفِ چو رَسَن چو بَرفَشاندی
از عشقْ چو چَنْبَرم خَمیده

رفتیّ و زِ چَشمِ من بُریدی
خون آید لاشَک از بُریده

بر گِردِ خیالِ تو دَوانیم
ای بر سَرِ ما غَمَت دویده

بر روزَنِ تو چرا نَپَرَّد
مُرغی زِ قَفَص به جانْ رَهیده

خامُش کردم که جُمله عیبیم
ای با همه عیبمان خَریده
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.