هوش مصنوعی: این متن به نقد جامعه و زمانه می‌پردازد و بیان می‌کند که در این دوران، بی‌شرمی و ظلم رواج دارد و ارزش‌های اصیل مانند دانش و هنر بی‌ارزش شده‌اند. شاعر از نااهلی اهل زمانه، ستمگری حاکمان و جهل قاضیان گلایه می‌کند و اشاره می‌کند که تنها راه خوشبختی در این شرایط، رندی و قلاشی است. همچنین، او از وضعیت دشوار زندگی خود و دیگر آزادگان می‌گوید و به بی‌عدالتی‌های روزگار اعتراض می‌کند. در پایان، شاعر توصیه می‌کند که از دلبستگی‌های دنیوی دوری کنیم و مانند عنقا از مردم فاصله بگیریم تا در قفس دنیا اسیر نشویم.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق اجتماعی، انتقادی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.

حکایت

ایهّاالناس روز بی‌شرمیست
نوبت شوخی و کم آزرمی است

عادت و رسم روزگار بدست
خاصه با آنکه خاصهٔ خرد است

زانکه اهل زمانه نااهلند
شحنهٔ ظلم و قاضی جهلند

هرکه را روزگار مسخره کرد
نامش اندر میان ما سره کرد

جز به رندی و جز به قلاشی
خرّم و شادمان تو کی باشی

دانش‌آموزی و هنر ورزی
نزد این مردمان جوی نرزی

قیمت و قدر و جاه این ایّام
از قفا دان و خنده و دُشنام

مرد آزاده خستهٔ چرخ است
نان آزاده بر دگر نرخ است

اندرین تنگ آشیان که منم
در غم نان و آب و پیرهنم

بی‌خبر زانکه مادر گردون
کفنت را همی زند صابون

پیشهٔ چرخ مردم آزاریست
صنعت روزگار خونخواری است

شیر گردون چو گربه دارد کیش
خورد از مهر خون بچهٔ خویش

ملک‌الموت داده در بندان
حصن عمر ترا و تو خندان

آخر از لاله چند آموزی
دل سیاهی و چهره افروزی

هیچ از حادثات نندیشی
کی کند با تو یک زمان خویشی

تا تو در بند زرق و تلبیسی
در سقر یار غار ابلیسی

دست از رنگ و بوی دهر بدار
چند جویی چو کرگسان مردار

همچو عنقا ز خلق عزلت گیر
تات نکشند در قفس به زحیر

چند گوئی چو طوطی از هر در
سخن اندر قفس به سوی شکر

من که بر گلبن سخن شب و روز
بلبلان را کنم نوا آموز

چون شترمرغ در بیابانم
بود از سنگ تافته نانم

باز اگر نیستم چه باک بُوَد
قوت هر دل ز جان پاک بُوَد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فی ذم‌الجهال والناصحین لهم
گوهر بعدی:در شرع و شعر گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.