هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مفاهیم عرفانی و فلسفی سخن می‌گوید. شاعر از عشق الهی، رهایی از فریب‌های دنیوی، و قدرت عشق در تغییر جهان صحبت می‌کند. همچنین، به نقد رفتارهای سطحی و غرورآمیز انسان‌ها می‌پردازد و تأکید می‌کند که تنها عشق حقیقی می‌تواند انسان را از دام‌های فریبنده نجات دهد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۷۴

هَله صَیّاد نگویی که چه دام است و چه دانه؟
که چو سیمُرغ بِبینَد، بِجَهَد مَستْ زِ لانه

به جُز از دستِ فُلانی، مَسِتان باده که آن میْ
بِرَهانَد دل و جان را زِ فُسون و زِ فَسانه

بِخورَد عشقْ جهان را، چو عَصا از کَفِ موسی
به زبانی که بِسوزَد همه را هَمچو زَبانه

نه سَماع است، نه بازی، که کَمَنْدی‌ست الهی
مَنِگَر سُست به نَخْوَت، تو دَرین بیت و تَرانه

نَبُوَد هیچ غَری را غَمِ دَلّاله و شاهِد
نَبُوَد هیچ کَلی را غَم شانه گَر و شانه

به دَهانِ تو چُنین تیغ نَهاده‌ست نَهَنْده
مَثَلِ کارد که گیرد بَرِ تیغی به دَهانه

که خیالاتِ سَفیهان، همه دَربانِ الهَند
نَگُذارند سگان را سویِ دَرگاه و سِتانه

نَگُذارند غَران را که دَرآیند به لشکر
که بِخَندد لبِ دشمن، زِ کَر و فَرِّ زنانه

چو ندیده‌ست نشانه، نَبُوَد اِسْپَر و تیرش
چو نخورده‌ست دوگانه، نَبُوَد مَردِ یگانه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.